تکنولوژی، زبان مشترک نسل امروز (بخش یکم)

وقتی به چهره هیجان‌زده کودکان و نوجوانان‌مان نگاه می‌کنیم که سرگرم بازی‌های ویدیویی، فرستادن و گرفتن پیامک، سر زدن به فیس‌بوک و اسکایپ، تماشای ویدیو و باز کردن همزمان یک دوجین وب‌سایت هستند، به وضوح می‌توانیم ببینیم که درگیرند. «نسلِ آی» غرق در تکنولوژی است. دنیای تکنولوژیکی آن‌ها 24 ساعته به راه است. اکنون نوبت ماست که حداکثر استفاده را از عشق آن‌ها به تکنولوژی به عمل آوریم و عوامل موجود را معطوف آموزش و پرورش کنیم.

نویسنده: Larry D. Rosen استاد کرسی روان‌شناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا

کودکان و جوانان ما غرق در تکنولوژی‌هایی هستند که فرصت‌هایی را برایشان فراهم می‌آورد که هیچ یک از نسل‌های پیشین از آن برخوردار نبوده‌اند. واکنش مدارس به این وضعیت چه می‌تواند باشد؟

 

 

چند هفته پیش، در یک جمع خانوادگی بودم. کودکان و نوجوانانی که آن جا حضور داشتند حدوداً در سنین 10 تا 18 سال بودند. همین طور که همگی با هم صحبت می‌کردیم، یکی از حاضرین در مورد یک فیلم، سؤالی پرسید. بلافاصله بچه‌ها گوشی‌های هوشمندشان (Smart   phone)   را بیرون کشیدند و ظرف 30 ثانیه همه جواب را حاضر و آماده داشتند. بعضی‌ها مستقیماً رفتند سراغ بانک اینترنتی اطلاعات فیلم‌ها (Internet Movie Database) (البته با استفاده از برنامه کاربردی گوشی موبایلشان)؛ دو نفر به سرعت، بخش مرور فیلم‌ها را در یاهو جستجو کردند؛ عده‌ای هم به سایت‌های مورد علاقه‌شان رفتند و نظرسنجی عمومی را بررسی کردند.

البته بزرگسالان را هم دیدم که همین کار را می‌کنند و به وجد می‌آیند که مخ اینترنت هستند و اسمارتفون‌هایشان با چه سرعتی می‌تواند فضای سایبری را زیر و رو کند. اما تمام بچه‌هایی که آن جا بودند، بلا استثناء این کار را طوری انجام دادند که انگار موضوع پیش‌پاافتاده‌ای است.

چند روز بعد ، تجربه آگاهی‌بخش دیگری داشتم. میکی، پسر هفت‌ساله همکارم، با پدرش به اداره ما آمده بود و آی پد (iPad)  اهدایی پدربزرگش را نیز همراه داشت. او می‌خواست از چیزی که در آی‌پدش بود، پرینت بگیرد. پدرش گفت که باید صبر کند تا برگردند خانه، چون اگرچه چاپگر جدید اداره بلوتوس (Bluetooth) دارد، اما تا حالا هیچ کس نتوانسته از طرز کار آن سردرآورد. میکی دست به کار شد و ده دقیقه‌ای از سندش پرینت گرفت.

همکارم گفت که وقتی در خانواده تصمیم گرفتیم که سیستم عامل کامپیوترمان را ارتقاء دهیم، میکی داوطلب انجام این کار شد. ظرف یک ساعت تمام لپ‌تاپ‌های موجود در خانه ، سیستم عامل جدید پیدا کردند. خیلی چیزها از استعدادهای میکی می‌توانم بگویم، اما اطمینان می‌دهم که او درست مانند بقیه دوستانش است؛ اگرچه میکی زرنگ و با هوش است، تر و فرزی‌اش در استفاده از تکنولوژی چیز خاصی نیست.

آخرین داستانی که می‌خواهم تعریف کنم مربوط به کودک حتی کم سن و سال‌تری است. یک شب در یک رستوران بودم. مادری را دیدم که آی‌فونش (iPhone) را دست دخترش داد تا او را سرگرم کند. مادر بعداً به من گفت که کاملا انتظارش را داشت که بریتانی سه ساله‌اش مشغول بازی با یکی از گیم‌های موجود در آی‌فون شود، همان طور که قبلاً هم این کار را کرده بود. اما چیزی که مادر را حیرت زده کرده بود، این بود که بریتانی از او پرسیده بود آیا می‌تواند یک بازی از فروشگاه نرم‌افزاری دانلود کند. وقتی مادر بله گفت و پیوند مربوط را به او نشان داد، بریتانی با انگشت روی آن ضربه زد، تماشا کرد تا بازی بارگذاری شود و بعد بی هیچ مکثی شروع به بازی کرد.

این داستان‌ها به ما امید می‌دهندکه نسبت به یادگیری نسل‌های امروز و آینده‌مان امیدوار باشیم. برای آن‌ها ، اسمارت‌فون ، اینترنت و تمام چیزهای تکنولوژیک دیگر اصلاً نقش «ابزار» ندارند - بلکه فقط وجود دارند. همین! درست همان طور که ما به چیزی به اسم هوا فکر نمی‌کنیم، آنها اصلاً سؤالی در رابطه با وجود تکنولوژی و رسانه‌ها ندارند. برایشان عادی است که تکنولوژی وجود داشته باشد، و خیلی طبیعی هر چیزی را که می‌خواهند انجام می‌دهند. برای آن‌ها www به معنای World Wide Web نیست؛ به معنای Whatever (هر چیز)، Whenever (هروقت)، Wherever (هرجا) است.

نسلهای جدید

مطالعه شباهت‌ها و تفاوت‌های موجود میان نسل‌ها می‌تواند موضوع پیچیده‌ای باشد؛ هیچ کس را نمی‌توان یافت که با ویژگی‌های برشمرده برای یک نسل خاص انطباق کامل داشته باشد اما پژوهش نشان می‌دهد که اکثریت افرادِ به دنیا آمده در یک بازه‌ی تقریبی زمانی عملاً ویژگی‌های مشابه بسیاری دارند.

متولدین سال‌های 1925 تا 1946 را نسل سنت‌گرا یا خاموش می‌نامند. این نسل که در خلال سال‌های بحرانی 1929، جنگ جهانی دوم، و جنگ سرد بزرگ شد، دارای خصوصیاتی همچون اعتقاد به اهداف مشترک و احترام به قدرت است. نسل زاد و ولد، متولدین سال‌های 1946 تا 1964، به خوش‌بینی، آرمان‌گرایی و زبان‌آوری گرایش دارد و برای آموزش و پرورش و کالاهای مصرفی ارزش قائل است. نسل بعدی، متولدین سال‌های 1965 تا 1979، را داگلاس کوپلند (1991) در کتابش به همین نام، نسل ایکس نامیده است؛ منظور از ایکس این است که در مقایسه با نسل زاد و ولد، طبقه‌بندی افراد نسل ایکس (Generation X) کار چندان آسانی نیست.

در دهه هشتاد میلادی و با تولد تارنمای جهانی (World Wide Web) قدرت فضای سایبری به توده مردم گسترش یافت و نسل جدیدی از جستجوگران وب متولد شد که با پیشینیان خود تفاوت بسیار داشت. رایج‌ترین نام برای این نسل، نسل وای (Y) است، که منظور نسل بعد ازX  است. بعضی، طیف این نسل را حتی به بالاتر از سال 1999 گسترش می‌دهند و افراد آن را هزاره‌ای‌ها می نامند. به نظر من، این گونه نامگذاری‌ها توهین به اولین نسل سایبری واقعی‌مان است. این نسل را نباید صرفاً بر اساس ترتیب حروف الفبا یا تغییر قرن نامگذاری کنیم. به نظر من، اصطلاحِ دان تاپ اسکات (1999) – یعنی نسل شبکه (The Net Generation) مناسب‌تر است و توصیف بهتری از تأثیر اینترنت بر زندگی افراد این نسل را منعکس می‌کند.

 من و همکارانم، بر اساس پژوهشی که راجع به هزاران نوجوان و والدین آنها انجام دادیم، نسلی دیگر را شناسایی کردیم: متولدین دهه نود و پس از آن؛ این نسل را نسل آی (i Generation) نامگذاری کرده‌ایم. منظور از i انواع تکنولوژی‌های دیجیتال مورد علاقه‌ی کودکان و نوجوانان (مانند iPhone ، iPad ، Wii ، iTunes و . . . ) و کارهای بسیار اختصاصی شده و فردی است که این تکنولوژی‌ها ممکن می‌سازند. کودکان و نوجوانان این نسل را می‌توان به واسطه‌ی استفاده‌شان از تکنولوژی و رسانه‌ها، عشق‌شان به ارتباطات الکترونیکی، و نیازشان به چندکاره (Multitask) بودن توصیف کرد.

در ضمن، به‌تازگی مینی نسلی را مشاهده می‌کنیم که افرادش کودکانی همچون میکی و بریتانی هستند؛ کسانی که نه تنها با تکنولوژی‌های اختصاصی موبایل راحت هستند، بلکه دیدگاهشان این طور است که اگر چیزی به ذهن‌شان رسید، قاعدتاً می‌توانند آن را عملی کنند. اگر نرم‌افزار لازم برای چیزی که می‌خواهند با اسمارت‌فون انجام دهند وجود نداشته باشد، به‌راحتی چنین فرض می‌کنند که تا به حال کسی نرفته است آن را درست کند وگرنه ایجاد آن مثل آب خوردن است. روی هم رفته، با مینی نسل جذابی رو به رو هستیم.

تمامی حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به مؤسسه آموزشی فرهنگی واله است.